جدول جو
جدول جو

معنی چرخ خورده - جستجوی لغت در جدول جو

چرخ خورده
(چَ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
آنچه یا آنکه بدور خود چرخ خورده باشد، گردنده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گره خورده
تصویر گره خورده
آنچه در آن گره ایجاد شده، کنایه از مشکل و پیچیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرخ خوردن
تصویر چرخ خوردن
چرخیدن، گشتن، گردش، بر گرد خود یا چیزی گشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرب خورده
تصویر ضرب خورده
آسیب دیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چین خورده
تصویر چین خورده
چین برداشته، چروک شده، ویژگی هر چیز دارای چین و شکن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چشم خورده
تصویر چشم خورده
کسی که هدف چشم زخم قرار گرفته، کسی یا چیزی که از چشم بد آسیب دیده، چشم زده، چشم رسیده
فرهنگ فارسی عمید
(اَ گُ دَ)
بمعنی حرکت دوری است. (آنندراج). گرد گردیدن. بدور خود یا بدور کسی گشتن.
- چرخ خوردن سر، دوار داشتن و گیج رفتن سر.
- ، برگشتن سر. رجوع به چرخ رفتن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چرخ خوردن
تصویر چرخ خوردن
چرخ زدن چرخیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضرب خورده
تصویر ضرب خورده
صدمه دیده آسیب دیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گره خورده
تصویر گره خورده
چیزی که گرهی در آن ایجاد شده، امری که در آن مشکلی پدید آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترک خورده
تصویر ترک خورده
شکاف برداشته بشقاب ترک خورده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشم خورده
تصویر چشم خورده
چیزی یا کسی که ویرا چشم زخم رسیده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چین خورده
تصویر چین خورده
چین برداشته چروک شده، پست و بلند و ناهموار گردیده (سطح زمین)
فرهنگ لغت هوشیار
چرخیدن، چرخ زدن، گشت زدن، پلکیدن، پرسه زدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ترک خورده
تصویر ترک خورده
Cracked, Crackly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چروک خورده
تصویر چروک خورده
Crumply
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برش خورده
تصویر برش خورده
cięty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترک خورده
تصویر ترک خورده
rachado, estaladiço
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برش خورده
تصویر برش خورده
cortado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چروک خورده
تصویر چروک خورده
皱的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترک خورده
تصویر ترک خورده
裂开的 , 裂开的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برش خورده
تصویر برش خورده
切割的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چروک خورده
تصویر چروک خورده
pognieciony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترک خورده
تصویر ترک خورده
pęknięty, popękany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برش خورده
تصویر برش خورده
порезанный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چروک خورده
تصویر چروک خورده
зморшкуватий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترک خورده
تصویر ترک خورده
тріснутий , тріщиний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برش خورده
تصویر برش خورده
обрізаний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چروک خورده
تصویر چروک خورده
zerknittert
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترک خورده
تصویر ترک خورده
gerissen, rissig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برش خورده
تصویر برش خورده
geschnitten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چروک خورده
تصویر چروک خورده
помятый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترک خورده
تصویر ترک خورده
треснувший , потрескавшийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چروک خورده
تصویر چروک خورده
enrugado
دیکشنری فارسی به پرتغالی